ابوحمزه خراسانیاَبوحَمْزه خُراسانی (د ۲۹۰ق/ ۹۰۳م)، از مشایخ صوفیه خراسان است. ۱ - محل تولدآنچه از زندگانی وی در دست است اینکه او از محله مُلقاباد نیشابور برخاسته است. [۱]
احمد بن محمد خلیفه نیشابوری، ترجمه و تلخص تاریخ نیشابور حاکم نیشابوری، ج۱، ص۱۵۸، به کوشش بهمن کریمی، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۲]
محمد بن حسین سلمی، طبقات صوفیه، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش پدرسون، لیدن، ۱۹۶۰م.
[۳]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، ج۱، ص۲۷، قاهره، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۵۹ م.
وبه گفته خواجه عبدالله انصاری [۴]
خواجه عبدالله انصاری هروی، طبقات الصوفیة، ج۱، ص۱۲۳، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ش.
اصل او را گوزگان نیز دانستهاند. وی در نیشابور پرورش یافته، در همان دیار به کمال رسیده و احتمالا در همانجا درگذشته است. [۵]
احمد بن محمد خلیفه نیشابوری، ترجمه و تلخص تاریخ نیشابور حاکم نیشابوری، ج۱، ص۱۵۰، به کوشش بهمن کریمی، تهران، ۱۳۳۹ش.
[۶]
فریدالدین عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۵۵۳، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش.
۲ - شخصیت اجتماعیوی در ورع و پارسایی سرآمد بود، تا آنجا که از خود وی حکایت کنند که سالهای متمادی تنها در میان گلیمی در احرام بوده و تنها سالی یکبار از احرام بیرون میآمده است. [۷]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، ج۱، ص۲۷، قاهره، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۵۹ م.
[۸]
فریدالدین عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۵۵۲، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش.
[۹]
عبدالوهاب بن احمد شعرانی، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۳، قاهره، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۴م.
[۱۰]
عبدالرووف مناوی، الکواکب الدریة، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۶، به کوشش محمود ربیع، قاهره، مطبعه الازهر.
ابوحمزه از اقران جنید بود وبا ابوتراب نخشبی و ابوسعید خرّاز مصاحبت داشت. [۱۱]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، ج۱، ص۲۷، قاهره، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۵۹ م.
[۱۲]
خواجه عبدالله انصاری هروی، طبقات الصوفیة، ج۱، ص۱۲۳، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ش.
[۱۳]
عبدالوهاب بن احمد شعرانی، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۳، قاهره، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۴م.
[۱۴]
علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۱۸۴، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۹۷۹ م.
[۱۵]
فریدالدین عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۵۵۱، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش.
اطلاعات اندکی که درباره او در دست است، به سبب معاصر بودنش با صوفی دیگری که با وی کینه مشترک داشته، سخت مغشوش است (مانند داستان در چاه افتادن و یا همسفر بودن با ابوتراب نخشبی).گرچه در برخی از منابع به مصاحبت وی با مشایخ بغداد تصریح شده است، [۱۶]
محمد بن حسین سلمی، طبقات صوفیه، ج۱، ص۳۲۸، به کوشش پدرسون، لیدن، ۱۹۶۰م.
[۱۷]
خواجه عبدالله انصاری هروی، طبقات الصوفیة، ج۱، ص۱۲۳، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ش.
[۱۸]
عبدالرحمن بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۷۰، به کوشش مهدی توحیدیپور، تهران، ۱۳۳۶ش.
[۱۹]
عمر بن علی ابن ملقن، طبقات الاولیاء، ج۱، ص۱۵۵، به کوشش نورالدین شریبه، بیروت ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
اما از آنجا که خطیب در تاریخ بغداد [۲۰]
احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۳۹۲، قاهره، ۱۳۴۹ق.
اشاراتی به احوال او ندارد، به نظر نمیرسد که مدت مدیدی در بغداد اقامت گزیده باشد.۳ - تفکراتوی صاحب وجد بود و سماع را جایز میشمرد. [۲۱]
محمد دارا شکوه، سکینة الاولیاء، ص۷۲، به کوشش تارا چند ومحمد رضا جلالی نائنی، تهران، مؤسسه علمی.
در شدت وجد بدان حد بود که با شنیدن بیتی خویشتن داری از دست میداد و بیهوش میشد. [۲۲]
عمر بن علی ابن ملقن، طبقات الاولیاء، ج۱، ص۱۵۶، به کوشش نورالدین شریبه، بیروت ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
وی معتقد بود که چون وجد غالب شود، از اظهار آن ممانعت نمیتوان کرد [۲۳]
محمد بن حسین سلمی، طبقات صوفیه، ج۱، ص۳۳۰-۳۳۱، به کوشش پدرسون، لیدن، ۱۹۶۰م.
[۲۴]
عبدالرووف مناوی، الکواکب الدریة، ج۱، ص۲۰۵، به کوشش محمود ربیع، قاهره، مطبعه الازهر.
داستان در چاه افتادن ابوحمزه که در غالب کتابهای طبقات صوفیه نقل شده و به عنوان کرامتی از وی درمیان مردم رواج یافته، حکایت از شدت توکل او دارد. [۲۵]
اسماعیل بن محمد مستملی، شرح التعرف لمذهب التصوف، ج۴، ص۱۷۶۱-۱۷۶۳، به کوشش محمد روشن، تهران، ۱۳۶۶ش.
[۲۶]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، ج۱، ص۸۷، قاهره، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۵۹ م.
[۲۷]
علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۱۸۴، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۹۷۹ م.
[۲۸]
خواجه عبدالله انصاری هروی، طبقات الصوفیة، ج۱، ص۱۲۵، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ش.
[۲۹]
عبدالرحمن بن علی ابن جوزی، تبلیس ابلیس، ج۱، ص۳۰۴، بیرت، ۱۳۶۸ق.
[۳۰]
فریدالدین عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۵۵۱-۵۵۲، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش.
۴ - آثاراز ابوحمزه جز برخی علارات حکمت آمیز و صوفیانه که در کتب طبقات پراکنده است، چیزی باقی نمانده است، مضمون اغلب اقوال او موضوعاتی چون فتوت، توکل، رضا، انس، غربت و عشق الهی است [۳۱]
محمد بن حسین سلمی، طبقات صوفیه، ج۱، ص۳۲۸-۳۲۰، به کوشش پدرسون، لیدن، ۱۹۶۰م.
[۳۲]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، ج۱، ص۸۷، قاهره، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۵۹ م.
[۳۳]
علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، ج۱، ص۱۸۴-۱۸۵، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۹۷۹ م.
[۳۴]
فریدالدین عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۵۵۲-۵۵۳، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش.
[۳۵]
عمر بن علی ابن ملقن، طبقات الاولیاء، ج۱، ص۱۵۵-۱۵۶، به کوشش نورالدین شریبه، بیروت ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م.
[۳۶]
عبدالرووف مناوی، الکواکب الدریة، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۶، به کوشش محمود ربیع، قاهره، مطبعه الازهر.
کهگاه بوی شطح نیز به خود میگیرد، چنانچه بهشت و آیه کریمه «کلُوا وَ اشْرَبُوا هَنیا بِما اَسلَفْتُمْ» را مکری بزرگ میداند که انسان را به اکل و شرب مشغول و مشعوف و از خدا باز میدارد. [۳۸]
محمد بن حسین سلمی، طبقات صوفیه، ج۱، ص۳۲۹، به کوشش پدرسون، لیدن، ۱۹۶۰م.
[۳۹]
عبدالرحمن بن علی ابن جوزی، تبلیس ابلیس، ج۱، ص۳۳۳، بیرت، ۱۳۶۸ق.
۵ - آمدن اقوال وی در تذکرههااگر چه چنانکه گذشت، اقوال او در تذکرهها و طبقاط صوفیه ضبط شده و مؤلفان احوال این طایفه نام وی را در زمره مشایخ فتیان قرار دادهاند، اما در کتابهای صوفیه حتی در موضوعاتی که محور اصلی گفتههای اوست، استنادی به کلام او نشده است وتنها در موضوع توکل در اینگونه کتابها داستان در چاه افتادن او را نقل کردهاند که در بسیاری از منابه آن را به ابوحمزه بغدادی نسبت دادهاند. سایر اخباری که درباره او آوردهاند، از جمله دیدار او با حارث محاسبی [۴۰]
عبدالرحمن بن علی ابن جوزی، تبلیس ابلیس، ج۱، ص۱۶۹-۱۷۰، بیرت، ۱۳۶۸ق.
[۴۱]
روز بهان بقلی، شرح شطیحات، ج۱، ص۲۰۲، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ش.
[۴۲]
عبدالرحمن بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۷۱، به کوشش مهدی توحیدیپور، تهران، ۱۳۳۶ش.
پیام ابوالحسین نوری در قضیه قرب و بعد [۴۳]
خواجه عبدالله انصاری هروی، طبقات الصوفیة، ج۱، ص۱۵۹-۱۶۰، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ش.
ارتباط با احمد بن حنبل [۴۴]
عبدالوهاب بن احمد شعرانی، الطبقات الکبری، ج۱، ص۱۰۳، قاهره، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۴م.
[۴۵]
عبدالرووف مناوی، الکواکب الدریة، ج۱، ص۲۰۵، به کوشش محمود ربیع، قاهره، مطبعه الازهر.
و بسیاری از روایات دیگری که درباره «ابو حمزه صوفی» یا مطلق «ابوحمزه» نقل کردهاند، [۴۶]
عبدالله بن علی سراج، اللمع، ج۱، ص۵۷، به کوشش رنالدنیکلسون، لیدن، ۱۹۱۴م.
[۴۷]
عبدالله بن علی سراج، اللمع، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش رنالدنیکلسون، لیدن، ۱۹۱۴م.
[۴۸]
عبدالرحمن بن علی ابن جوزی، تبلیس ابلیس، ج۱، ص۱۶۹-۱۷۰، بیرت، ۱۳۶۸ق.
[۴۹]
روز بهان بقلی، شرح شطیحات، ج۱، ص۲۵، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ش.
[۵۰]
روز بهان بقلی، شرح شطیحات، ج۱، ص۳۱، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ش.
[۵۱]
فریدالدین عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۴۶۶، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش.
[۵۲]
فریدالدین عطار، تذکرة الاولیاء، ج۱، ص۴۷۳، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش.
متعلق به ابو حمزه بغدادی است.۶ - فهرست منابع(۱) عبدالرحمن بن علی ابن جوزی، تبلیس ابلیس، بیرت، ۱۳۶۸ق. (۲) عمر بن علی ابن ملقن، طبقات الاولیاء، به کوشش نورالدین شریبه، بیروت ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶م. (۳) خواجه عبدالله انصاری هروی، طبقات الصوفیه، به کوشش عبدالحی حبیبی، کابل، ۱۳۴۱ش. (۴) عبدالرحمن بن احمد جامی، نفحات الانس، به کوشش مهدی توحیدیپور، تهران، ۱۳۳۶ش. (۵) احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق. (۶) احمد بن محمد خلیفه نیشابوری، ترجمه و تلخص تاریخ نیشابور حاکم نیشابوری، به کوشش بهمن کریمی، تهران، ۱۳۳۹ش. (۷) محمد دارا شکوه، سکینة الاولیاء، به کوشش تارا چند ومحمد رضا جلالی نائنی، تهران، مؤسسه علمی. (۸) روز بهان بقلی، شرح شطیحات، به کوشش هانری کربن، تهران، ۱۳۶۰ش. (۹) عبدالله بن علی سراج، اللمع، به کوشش رنالدنیکلسون، لیدن، ۱۹۱۴م. (۱۰) محمد بن حسین سلمی، طبقات صوفیه، به کوشش پدرسون، لیدن، ۱۹۶۰م. (۱۱) عبدالوهاب بن احمد شعرانی، الطبقات الکبری، قاهره، ۱۳۷۴ق/ ۱۹۵۴م. (۱۲) فریدالدین عطار، تذکرة الاولیاء، به کوشش محمد استعلامی، تهران، ۱۳۴۶ش. (۱۳) عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرسالة القشیریة، قاهره، ۱۳۷۹ق/ ۱۹۵۹م. (۱۴) اسماعیل بن محمد مستملی، شرح التعرف لمذهب التصوف، به کوشش محمد روشن، تهران، ۱۳۶۶ش. (۱۵) عبدالرووف مناوی، الکواکب الدریه، به کوشش محمود ربیع، قاهره، مطبعة الازهر. (۱۶) علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، به کوشش ژوکوفسکی، تهران، ۱۹۷۹م. ۷ - پانویس
۸ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوحمزه خراسانی»، ج۵، ص۲۱۲۷. |